سلام
من از ۱۵سالگی تا ۲۰سالگی با پسری دوست بودم که رابطه ی عاشقانه ای شکل گرفت و دقیقا بعد از اشناشدن خانواده ها به منظور رسمی کردن رابطمون این اقا منو بعد از یک بحث شدیدی ک داشتیم برای همیشه ترک کرد و دیگ حتی جواب پیام های منو نداد
من الان ۲۸ سالمه و رابطه هایی رو سعی کردم تجربه کنم تا صرفا تنها نباشم هرچند که برای خودم واضحه ک مبخوام مجدد خواستن یک نفر رو تجربه کنم
من هنوزم با دیدن عکس اون فرد یا صداش همه ی وجودم بهم میریزه
درحال حاضر هم در رابطه ای هستم که این اقا رو هم نتونستم ارتباط احساسی باهاش برقرار کنم
معمولا اینطوره ک خودمو راضی کردم به خوب بودن یک فرد از این جهت که به من صدمه نمیزنه و دیگ بیخیال این شدم ک بتونم کسی رو پیدا کنم دلم بخوادش
جالبه ک خودم روانشناسی میخونم و با خیلی رویکرد ها تلاش کردم ب خودم کمک کنم یا از تراپیست کمک بگیرم
اما در اخر برای یک مدتی تصمیم میگیرم این موضوع رو به عنوان چیزی که تغییرش از عهده ی من خارجه بپذیرم اما فقط برای یک مدتی و بعد دوباره درگیر دل تنگ شدن برای علی یا حتی دلتنگ خودم اون لحظه ای ک عاشق بودم میشم
قصدم از مطرح کردن ابن موضوع در اینجا این بود که اگر کسی تجربه ی مشترکی با من داشته و راهی که طی کرده و در نهایت به خودش کمک کرده رو با من به اشتراک بذاره
ممنونم
درود بر شما
نمیدونم با طرحواره ها اشنا هستید یا نه
ورکشاپ تله های زندگی در وبسایت رادیو بینا وجود داره و رایگان هم هست ،اگر شرکت نکردید توصیه میکنم ابتدا این مشکل را ریشه یابی کنید
www.radiobina.net
نظرات
دیدگاهتان را بنویسید