درود برشما .
فرزند اول خانواده هستم متاهلم و یک فرزند دانشجو دارم سه سال پیش مادرم در اثر ایست قلبی از دنیا رفت .متاسفانه هنوز از سوگ مادر قلبمان آرام نگرفته بشدت غمگین و افسرده شده ایم ولی مشکل اصلی ما پدرمان است .از همان کودکی هم پی بردیم که پدر مان بسیار پرخاشگر و عصبی و خود رای بودند والان وضعیت هزاران برابر بدتر شده متاسفانه بخاطر اینکه دختر بزرگ هستم تمام مسئولیت بامن است از پنج صبح بیدارمیشوم تاساعت نه صبح کار خودم و خانه ام، بعد در منزل پدرم کار انجا ..صبح و عصر مرتب در رفت و آمد و رسیدگی به امور دوخانه هستم برای اینکه مبادا همسرم ناراحت نشودو شکایتی نکند تا سرحد مرگ استرس و فشار جسمی و روحی رو به دوش میکشم اینها مساله ای نیستند رفتار زشت پدرم مرا بشدت در چشم سایر اعضا تحقیر میکند مرتب توهین میکند پرخاش میکند بطور مثال برای شکسته شدن یک تکه پلاستیک نگهدارنده هود که صدالبته عمدی هم نبود علاوه بر توهین مرا از خانه اش بیرون کرد دلم برایش میسوزد تنها شده ولی خسته شدم از اینهمه حقارت عزت نفسم رو از دست دادم بقدری خشمگین هستم که ساعتها گریه میکنم ولی نمی توانم کاری کنم گاهی تصمیم میگیرم که دیگر تا مدتی نزدش نروم ولی نمی توانم به حال خودش رهایش کنم خواهش میکنم به من بگویید چه کنم ممنون از لطف و پاسخ تون .
سلام عزیزم، بهتر نیست براشون یک همسر بگیرید؟
ساغر عزیزم درود برشما ، فکر ش را کردیم اما نمیشه نه بخاطر مادرمان بلکه به خاطر رفتار بد پدرمان دلمان نمی خواهد زن دیگری مورد بدرفتاری قرار بگیره.😔
درود خانم موسوی عزیز
مشکلی که مطرح کردید ناراحت کننده ست از یک طرف احساس میکنید باید به پدرتون کمک کنید و از طرف دیگه خودتون وظایفی دارید که به عنوان یک فرد متاهل در قبال خانواده خودتون باید انجامش بدید. احساس شما کاملا درسته و ممکنه شما را در یک دوراهی قرار بده
من پیشنهاد میکنم تعداد دفعات رسیدگی به پدر را بین دیگر فرزندان تقسیم کنید، و هر روز به پدر سر نزنید چون ممکنه آسیب به کانون خانواده تون وارد بشه. پیشنهاد دیگه اینه که میتونید با بقیه فرزندان صحبت کنید و مبلغی را تهیه کنید تا یک پرستار به صورت ماهانه امور روزانه پدر را رسیدگی کنه. فراموش نکنید بیش از پدر ، شما در قبال ارامش حال خودتون مسءولیت دارید، مراقبت از پدر را رها نکنید اما لازمه حجم وظایفتون را کمی سبک تر کنید
نظرات
دیدگاهتان را بنویسید