سلام مریم جان امیدوارم حال دلت خوب باشه
من قبلا پیام گذاشتم منو دوست پسرم به مدت دوماه از هم جدا بودیم و این جدایی به درخواست اون بود و تو اون دوماه من خیلی اذیت شدم و شب و روم بهم ریخت یکماه دوباره رابطه رو با این آقا شروع کردم و دلیل جدایی رو بهم گفت که یکی مخالفت خونواده بوده و ترس خودش از تعهد دادن و اینکه فکر کرده من بهش خیانت کردم من واقعا عاشق این آقا بودم و تو نبودش حال خیلی بدی داشتم و طبق صحبت های ایشون هم حال خوبی نداشتن و برگشتن که الان همه چی رو درست کنن ولی من دیگه حس خوبی ندارم بعضی اوقات فکر میکنم که دیگه دوستش ندارم و دلم نمیخواد باهاش ادامه بدم به خودش هم گفتم و بهم میگه یه فرصت بدم همه چی درست میشه ولی هرچی میگذره بیشتر متوجه میشم که نمیخوامش دیگه هیچی برام مث قبل نیست بعضی وقتا بدم میاد که باهاش صحبت کنم و از طرفی هم یچیزی مانع میشه که واقعا ازش جدا بشم یعنی یه حالت دودلی دارم هم نمیخوامش هم جدایی برام سخته
من و این آقا تصمیم به مهاجرت داشتیم ایشون پذیرش از کانادا گرفتن و پاییز سال دیگه از ایران میرن و من بهش گفتم الان که میره راهمون از هم جداس ولی فکر میکنه که من هم بعد از درسم میرم پیشش ولی من مطمئنم که آدم زندگی من نیست
الان خیلی سردرگمم و واقعا نمیدونم باید چیکار کنم که حالم خوب بشه یه تصمیم درست بگیرم نمیدونم باید ادامه بدم و بهش فرصت بدم یا هرچه زودتر ازش جدا بشم
واقعا تا چندماه پیش عاشقش بودم ولی جدایی که داشتیم باعث شد از چشمم بیوفته و حس میکنم دوستم نداره
درود آرزو جان
فکر میکنم قبلا هم ازت این سوال را پرسیدم اما مجددا میپرسم. سعی کن وقتی صحبت میکنی خصوصا در مورد احساساتت ، با خودت واضح و روشن حرف بزنی. مثلا وقتی میگی من قبلا عاشقش بودم اما الان نه، این فکر را روی ورق کاغذ بیار تا ابتدا برای خودت احساساتت روشن بشه. چرا قبلا این فرد را دوست داشتم؟ این شخص چه معیارهایی داشته که من دوستش داشتم ؟ حالا چه اتفاقی افتاده که من دیگه علاقه ای بهش ندارم؟ آیا این فرد تغییر کرده؟ یا من کدورت و نگرانی از این اقا در دل خودم دارم و چون از من دلجویی نشده و نتونستم این ناراحتی را ابراز کنم، حالا احساس سردی میکنم؟ درواقع آرزوی عزیز اجازه نده ذهنت با افکاری که نمیدونی از کجا میاد، تورو هرجایی که دلش خواست ببره. جدا از همه این موارد، بحث مهاجرت را مطرح کردی، قطعا و قطعا دوری فیزیکی میتونه مشکلاتی را برای رابطه شما ایجاد کنه، اینجا هم باید از خودت سوالاتی را بپرسی، اینکه مهاجرت شما تا چه اندازه قطعیه؟ اگر بخوای با این فرد ادامه بدی، چه بهایی را برای مهاجرت باید بپردازی؟ اصلا شرایط مالی و روحی مهاجرت را دارا هستی؟ شما ابتدا باید همه افکاری که داری بنویسی و عین معما خودت حلش کنی. اگر میخوای مجددا جواب این کامنت من را بدی، لازمه اش اینه دقیق و واضح راجع به احساساتت حرف بزنی و برای اینکار اول باید با خودت روراست باشی.
نظرات
دیدگاهتان را بنویسید