مشكل من دختر ١٧ ساله من هست كه با توجه به اينكه همه چيز در اختيار داره و ما والدين سختگيري نيستيم. بشدت عصبي هست و هميشه ميخواد همه چيز رو بطور كامل انجام بشه يعني كمالگرا هست. در رابطه با لباس پوشيدن ، هيكل و درس و ورزش و هنر ميخواد عالي باشه. بخاطر همين هميشه زير فشاره. از زندگيش خيلي ناراضي هست و مرتبا گريه ميكنه و ميگه ديگه خسته شده . از زندگي نميتونه لذت ببره. پيش روانشناس هم ميره ولي كمك خاصي بعد از دوسال هنوز بهش نشده. من هر روز شاهد گريه و خشمش هستم. حقيقتا خود من هم كم اوردم و نميدونم چيكار كنم . ايا براي من راهكاري داريد و يا براي دخترم . از خودش بدش مياد و احساس ميكنه كه انقدر زيبا و باهوش نيست. خيلي عقايد ديگران روش اثر داره . اگر تاييد از جانب دوستاش بگيره اونروز خوشحاله واي اگر يكروز در كلاس درس فعال نباشه ازخودش بيزار ميشه. وقتي حالش بده ، منو مقصر ميدونه و مرتبا به من ميگه كه كمكش كنم و خيلي هم با من بدرفتاري ميكنه . واقعا نميدونم چيكار كنم . لطفا راهنماييم كنيد . ممنون و با تشكر از برنامه هاي خوبتون
سلام
این نشانه ایده الگرایی از کی شروع شد؟
و دوستان دخترتون را تا چه اندازه میشناسید؟
چقدر از شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرم استفاده میکنه؟
سلام و تشكر از سوالتون. تا جاييكه يادم مياد هميشه اينطور بود ولي حدود سن ١٤ خيلي شديد شد . و يكمدت هم خيلي كم غذا ميخورد كه من خيلي ترسيدم و سريع به روانشناس مراجعه كرديم. همش يك احساس فشار در ناحيه قفسه سينه ميكرد و الان اين احساس فشار در ناحيه سينه از بين رفته. در اينستاگرام هم بطور متوسط روزي يكساعت نگاه ميكنه. دو تا دوست صميمي داره كه با يكي از اونها تقريبا هر روز حرف ميزنه و دختر خوب ومعقولي هست . ديگري هم ميشناسم ولي دخترم ميگه كه كمي اين دوستش افسردگي داره و زياد تلفن نميكنه و قرار بيرون رفتن هم نميزاره.شبكيه دوستان دختر و پسر هم داره و چند نفر از اونها رو ميشناسم ولي دختر من خيلي از اونها خوشش نمياد چون اكثرا خيلي اين دوستان از نظر مالي خيلي در سطح بالايي هستند وخيلي مغرور هستن و ديگران رو از بالا به پايين نگاه ميكنن. دختر من زياد با اين افراد احساس خوبي نداره ولي بخاط ترس از تنهايي هر هفته در پارتي اونها شركت ميكنه. ولي هر هفته هم زياد بهش خوش نميگذره. از نظر خواب خيلي سخت ميخوابه و دو بار در هفته فوتبال بازي ميكنه و با اينكه خسته هست نميتونه راحت بخوابه . از دو هفته پيش قطره ملاتونين ميخوره كه تا حد زيادي بهش در زمينه خواب كمك كرده. از نظر تغذيه هم سالم غذا ميخوره ولي هر از چند گاهي خيلي زياد ميخوره بطوريكه حالش بد ميشه و ميگه دست خودم نيست و نميدونم چرا اينقدر ميخورم . بطوريكه دل درد ميگيره. از نظر سيستم ايمني هم ضعيفه و وقتي هوا سرد ميشه مرتبا سرماخورده هست كه دكترش بهش گفت بخاطر استرس زياد هست. آرزوي اينه كه يكمقدار بيخيال باشه تا بتونه از زندگي لذت ببره. اگر اطلاعات بيشتري خواستيد لطفا بپرسيد. باز هم تشكر از وقتي ما در اختيار ما قرار ميدهيد
من اگه باهاش صحبت کنم بهتر متوجه میشم اضطرابش از چه چیزی هست
من نمیتونم مشاوره تلفنی بهتون بدم اما اگه دخترتون تمایل داشتن به این ادرس برام ایمیل بزنن بهتر راهنماییشون کنم
فقط دوشنبه ها پاسخگوی ایمیل ها هستم
نظرات
دیدگاهتان را بنویسید