من یکسال با مردی رابطه داشتم که فقط دوماه اول خوب بود و به مرور همه چی بدپیش رفت.از بددهنی و شکاک بودن بگیر تا چت کردن های مخفیانه وقتی دونستم گفت ک تغییر میکنه و برا بدست اوردن من تلاش میکنه. اما همه چی باز مثه روزاول شد بی دلیل بهانه میگرفت و میرفت وبعد ۲۰روز برمیگشت و منم قبولش میکردم چون بهش حس داشتم با تمام کارهای که کرد این دوست داشتن مضحک بنظر میرسه تا اینکهتو دعوا شروع کرد به فحاشی به خودم وخانوادم واگ جوابش میدادم به طرز خودش مقصر من شناخته میشدم .این اواخر کتکم هم زد و به طرز بدی ازهم جدا شدیم اما دوباره برگشت و من مجددا بخشیدم اما هیچ وقت سعی نکردم موضوع و حل کنم . الان برگشته میگ ما بدرد هم نمیخوریم و تو باید با کسی باشی که پولداره و آیندت و تامین کنه واینکه من نمیتونم متعهد به یک نفر باشم بیا دوست باشیم همو ببینم و رابطه داشته باشیم چون اخلاقامون جور درنمیاد رومون تورو هم باز شده. من گفتم آدما میتونن خودشونو تا حدی تغییر بدن یکسری کارهارو کمتر انجام بدن و بهش عادت کنن تا کامل کنار بزارن اما میگه که نه آدما تغییر نمیکنن و توهم نمیکنی
الان واقعا بین حرفاش من گیج وگنگم که تصمیمی گرفتم برا جدایی درست بوده یا نه نمیدونم حس میکنم چون ازمن عقده داشت این حرفارو زدو خواست اذیتم کنه دوستان ممنون میشم اگه مشابه این رابطهای داشتید باهم درمیون بزارید.
دوست عزیز، ما وقتی برای شخصی حریم مشخص نمیکنیم نتیجه این میشه که شخص دیگه ای هر رفتاری خواست انجام میده. کسی که بیشتر نیاز به تغییر داره شما هستید. من توصیه میکنم حتما در ورکشاپ تله ها پیش ثبت نام کنید. درضمن اپیزود پارتنرم از من تقاضای پوشش های نامتعارف داره را در وبسایت سرچ کنید و گوش کنید.
به نظر من شما در رابطه اتون حد و مرز نداريد
نظرات
دیدگاهتان را بنویسید