تبادل نظر

https://forum.radiobina.net/public/new/img/user-square.svg
elxr715
تعداد پست: 1
885 بازدید
عنوان تاپیک

مشکلات من و پدر

موضوع زندگی شخصیم هست  من  محمدرضام  داخل یه خانواده پنج نفره زندگی میکنم که بین بچه ها بزرگشون خودم هستم  متولد 84م بگم براتون مادرم فوت کرده پیش مادربزرگم زندگی میکنم و اینکه  داستان درباره خودم و پدرم هست نه کسی دیگه پدرم در سال  بخوام حساب کنم کل روزایی که میاد یکی دوماه بشه   و این مدتی که میاد اهمیت به خانواده نمی‌ده معمولاً یا بیرونه یا  تو گوشیه إلا اینکه پنج شنبه ای بره آرامگاه برگرده مشکلات من زیادن باهاش ولی خب همش برای دلخوشی بود که ما ندیدیم   نمی‌خوام بگم کم گذاشته برام ولی خب درحدی که داشت برام نذاشت  وضعیت مالی خوبی هم  داره   بحث پول نیست الان نمیدونم چطور بگم  اینکه مثلاً حداقلش فک می‌کنه مثلاً روزی با دو سه تا خانوم صحبت می‌کنه قرار میذاره من الاغم متوجه نمیشم اینجاشم اصلأ من میگم آدمه به هرحال حق داره تقریباً تمام هم سن سالای من یا ماشین دارن یا ماشین باباشون زیر دست شونه  این به مثال پدر ما که سه تا ماشین داره اون سومیه یه پارسه  اونم نمی‌ده بریم باهاش تا یه جایی بیاییم بعد جالبیش اینجاس اگه با رفقام برم جایی بیام هم خودم هم رفقام لقب اراذل اوباش میگیریم  ولی خب افسوس که هتا  معنیشم بلد نیست بعد جالبیش اینجاس که همون ماشینارو میده دست پسر عمه عمو  هرکس و.... دیگه  می‌ذاره  اصلأ اینم میزارم پشت سر  آدم حسودی  نیستم بقران آرزومه به روح مادرم که بیشتر از اینم گیرشون بیاد  اینو میگم شماهم داستانو بدونید بگید چی میشه آخرش    من موبایلم شیامی از این قدیما هست و  رفته برای خواهر زادش آیفون 13 گرفته  وقتی هم تو روش وای میسم میگم تو فلان کارو کردی با من زندگیمو فلان کردی یکی میخوابونه در گوشم میگه ای خدا منو از دست اینا راحت کن. تو اکثر جمع ها به قرآن مثلآ پیش عموی عمه ای باشم سر زبون نداشته باشم از خودم دفاع کنم هتل همین پدرمم اینقدر کوچیکم می‌کنه که نگم. ولی خب خدارو شکر میتونم بعضی وقتا از خودم دفاع کنم حالا قضاوت با شما 🙏

۱۴۰۲/۱۲/۱۲، ۰۲:۱۷
https://forum.radiobina.net/public/new/img/user-square.svg
radio bina
عضویت : ۱۳۴۸/۱۰/۱۱
تعداد پست: 0

سلام چیزهایی که گفتی نیاز به قضاوت نداره چون هر اتفاقی که افتاده باشی، مساله ای هست که باعث ناراحتیت شده و ناراحتی شما مهمه چون شما به عنوان یک جوون حق داری شاد باشی. من نظرم اینه فعلا تا یک مدت همه تمرکزت را فقط بگذار روی اینکه یک مهارت یاد بگیری، مهارتی که بازار مالی خوبی داشته باشه و بتونه باعث استقلال مالیت بشه. اگر این قدم را درست برداری، با اعتماد به نفس بیشتری مشکلاتت را بیان میکنی برام بنویس فکر میکنی چه مهارتی میتونه کمکت کنه ، فعلا که هزینه های اولیه ات را پدرتون پرداخت میکنه، پس بدون نگرانی هزینه خورد و خوراک و مسکن، میتونی در خلوتت روی خودت کار کنی، و ناگهان همه را غافلگیر کنی. تا حالا بهش فکر کردی؟

۱۴۰۳/۰۱/۰۹، ۱۷:۵۲

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید
کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات انجمن درد دل رادیو بینا می باشید
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
پر بازدید ترین تاپیک های امروز
گفتن حقیقت به پارتنر
۱۴۰۳/۰۸/۳۰ ۱۴:۵۲:۴۹
لاغری
۱۴۰۳/۰۶/۰۳ ۱۷:۰۶:۲۹
بیشتر ببینید
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
کمالگرایی
user_57526406 ۱۴۰۳/۰۸/۲۵ ۲۱:۱۱:۵۴
بدخلقی های پسرم
۱۴۰۳/۰۸/۲۸ ۲۲:۴۲:۲۸
بیشتر ببینید
داغ ترین های تاپیک های امروز