من ۲۸سالمه از وقتی ک ۱۶سالم بود مامانم منو شوهر داد میگم شوار داد چون ب خاست خودم نبود
تو بچگیمم خیلی ادم غرغرو بود و کتکم میزد عزت نفسمو ازم گرفت مقایسم میکرد جلو بقیه تحقیرم میکرد جلو بقیه منو میزد تنبیه میکرد وقتی اینا یادم میاد خیلی گریم میگیره با این ک خودم دوتا بچه دارم هیچوقت از زندگیم راضی نیستم خیلی تلاش میکنم مث اون نباشم با بچه هام اذیتشون نکنم نزنمشون تراپی میرم ولی بازم خیلی داغونم روحمو میگم خیلی وقتا ب خود کشی فک میکنم ولی بعد میگم بچه هام بدون من چی میشن ،همیشه مامانم هر بحثی ک پیش میاد بین من و کسی بجا ک پشتیبانی از من کنه منو مقصر میدونه میگه اونا اینطوری نیستن تو فلانی بیسانی،مامانم بعد ازدواجم طلاق گرفت هر کاری ک فک کنین کرد هر عشوحالی رو بعد ۸سال دوباره برگشته داره با بابام زندگیم میکنه بجا اینکه یکم پشیمونو شرمنده باشه بازم رفتاراش طوریه ک انگار ما بهش بدهکاریم (من داذاشم زنداداشم بابام بچه هام شوهرم)خیلی باهاش بدم همش با هم دعوا میکنیم ،با شوهرمم اصلن تفاهم ندارم ولی خب اون دوسم داره از لحاظ مالب خیلی قوی نیستم بابامم نمیتونه حمایتم کنه از احاظ مالی ک طلاق بگیرمتوخونه بابامم ک نمیتونم برم با دوتا بچه و همچین مادری ک همش باهم میجنگیم ،موندم چیکار کنم میگم بسوزمو بسازم تو همین شرایط دیگه
سلام عزیز
یک پیشنهادی برات دارم. وارد وبسایت رادیو بینا شو و از قسمت ورکشاپ ها دوره رایگان تله های زندگی را شرکت کن. این دوره بهت کمک میکنه که ریشه این شرایطتت را بهتر درک کنی ، در هر فایل تمرین هایی هست که بهت کمک میکنه حس و حال بهتری از زندگیت داشته باشی. بعد از اینکه در دوره شرکت کردی اینجا پیام بده که ببینیم طرحواره شما چی بوده
نظرات
دیدگاهتان را بنویسید