از اشتباهاتم درس نمیگیرم

توی اولین ازدواجم دختر خام و بی‌تجربه ای بودم، نه آگاهی داشتم و نه خانواده‌ام دانش درستی در مورد روابط درست بهم داده بودن، توی ازدواجم عین یک ادم گیج بودم که حتی نمیدونستم چطور از حق و حقوقم دفاع کنم، چطور حرف بزنم، چطور محبت کنم و کجا محبت نکنم و خودمو توی اولویت قرار بدم. اون ازدواج با همه سختی هاش تموم شد و من باکوله بار از تجربه سعی کردم رابطه بهتری را برای خودم رقم بزنم، اما بااینحال من با هر فردی که آشنا میشد، بدون اینکه بفهم مهمون رفتارهای سابق را تکرار میکردم و هیچی درست نمیشد. انگار توی بیهوشی رفتار میکردم و یک نفر توی مغزم جای من تصمیم میگرفت و رفتار میکرد. یک روز با خودم فکر کردم چرا من اینقدر کودن هستم که از اشتباهاتم درس نمیگیریم؟ میخوام بدونم من چرا چنین شخصیتی دارم که مدام اشتباهات گذشته ام را تکرار میکنم؟ إحساس میکنم یکی دیگه داره جای من کنترل همه چیزو به دست میگیره.