تبادل نظر

https://forum.radiobina.net/public/new/img/user-square.svg
tahavol210
تعداد پست: 2
2416 بازدید
عنوان تاپیک

زندگی با خواهر

سلام مریم جون خوبین؟ مریم جون من سالها با خواهرم دارم توی تهران زندگی میکنم، بیش از ۱۵ ساله داریم با هم زندگی میکنیم، ایشون یه ازدواج ناموفق داشته و من اصلا ازدواج نکردم و ۳۸ سالمه، خانوادمون شهرستانن و ما تهران هستیم. اینکه چی شد که تصمیم گرفتیم اینطوری زندگی کنیم خیلی مفصله اما خلاصه‌اش میشه، مشکلات شهرستان و خونه پدری، عدم درک و تفاهم، اقتصاد درب و داغون

اما اینا مشکلات من نیست الان، مشکل من اینه که با خواهرم نمیتونم زندگی کنم، ایشون به شدت به من حسادت میکنه، اصلا از همه کارهایی که من انجام میدم حالش بده و حالش بد میشه، اصلا شخصیت قابل اعتمادی نداره، توی خرج و مخارج زندگی تا جایی بتونه شونه خالی میکنه و اصلا مسئولیت نمیپذیره، ما با هم یه مدت کار میکردیم، بعد چند دوره فهمیدم از صندوق پول نقدها رو برمیداره و به من اطلاع نمیده، در حالیکه مدیر اون کسب و کار من بودم، تامین کننده جنسها من بودم. دلم شکسته از این جریانات، خیلی ساله که دارم ساز جدایی میزنم ولی تا میبینه من میخوام واقعا جدا بشم شروع میکنه به مهربون شدن و تغییر رفتار، 

من هم بعد کرونا کسب و کارم ورشکست شد، قبلا تاپیک زده بودم ( انتشارات دارم و ناشر هستم و دارم تو رشته روانشناسی ادامه تحصیل میدم) از لحاظ مالی نمیتونم خونه بگیرم برای خودم ولی واقعا متنفرم از این زندگی، خسته‌‌ام، چیکار کنم به نظرتون؟ گاهی وقتها چند روز باهاش حرف نمیزنم، گاهی وقتا با دید باز میام مشکلاتمونو بهش میگم تا بتونیم حل کنیم، خیلی تلاش کردم اوضاع بهتر بشه. ولی اون همیشه به من حسادت شدید داره، از من ۸ سال بزرگتره اما پشت من قائم میشه، از امکانات من استفاده میکنه ولی باهام روراست نیست، چیکار کنم به نظرتون؟ 

من فقط میخوام برای خودم زندگی کنم. فقط و فقط برای خودم، خواهش می‌کنم یه راهکار بدین بهم

۱۴۰۱/۰۶/۲۱، ۱۰:۰۰
https://forum.radiobina.net/public/new/img/user-square.svg
radiobina
عضویت : ۱۳۴۸/۱۰/۱۱
تعداد پست: 0

سلام عزیزم، به نظر من در شرایط فعلی تا زمینه و مقدمات استقلال برات فراهم نشده، از روی ناراحتی و هیجان تصمیم نگیر. نه تنها خواهر شما ، بلکه شما اگر با همسرتون هم زیر یک سقف زندگی کنید، چالش هایی را خواهید داشت اما چیزی که باعث میشه دیگران حریم مارو نادیده بگیرن اینه که خیلی راحت خطاها را میبخشیم و بهشون اجازه نمیدیم تبعات اشتباهشونو بپردازن. اگر کسی از صندوق پول برداشته ، بهشون بگید و پول را از ایشون طلب کنید. صحبت بر سر توافق برای یک زندگی مشترک به عنوان دو خواهر هست. به نظر من یک بار دیگه خیلی جدی در مورد قوانین زندگی دونفره با ایشون صحبت کنید و تصمیمتون را هم اعلام کنید که درصورت زیر پا گذاشتن این حد و مرزها، تنها زندگی خواهید کرد. اما در حال حاضر تصمیمی نگیرید که خسارت مالی براتون به همراه بیاره، برنامه ریزی کنید، پول سیو کنید و اگر روزی مجددا خواهرتون این رفتارها را ادامه داد، مستقل بشید، در مورد حسادت خواهرتون نمیتونم نظری بدم چون خیلی کلی به من گفتید و نمیدونم دقیقا روی چه مواردی حساس هست؟ و اینکه چرا از حسادت ایشون ناراحت میشید؟ دلیلش را بنویسید

۱۴۰۱/۰۶/۲۱، ۱۵:۴۳
https://forum.radiobina.net/public/new/img/user-square.svg
tahavol210
عضویت : ۱۳۴۸/۱۰/۱۱
تعداد پست: 2

سلام مریم جون، عزیز دلم ممنونم بابت پاسخ دهی، خیلی ممنونم ازت، بله خودمم به این نتیجه میرسم که باید تحمل کنم تا کارم رو دوباره سرپا کنم. 

مریم جون راجع به حسادت خواهرم بذارید اینطوری بگم، من اگر با هر شخص جدیدی بخوام دوست بشم، وارد رابطه بشم، چه کاری چه رفاقت، پسر یا دختر، اول شروع میکنه الکی از روی ظاهر اون شخص قضاوت کردن، بد گویی کردن، اینکه خوشم نیومد ازش، این فلان فلان شدست و .... که بخواد روی نظر من نسبت به اون آدم تاثیر بذاره، من گوشامو میبندم به حرفها و توهیناش و رابطمو شروع میکنم. 

یا وقتهایی که مامانم میاد پیشمون، کارهای مامان رو میرسم، دکتر ببرمش و ...مامان همیشه از من قدردانی میکنه، در چنین مواقعی بجای اینکه با من همراه بشه و توی دکتر بردن، یا کارهای خونه، یا مثلا برای مامان یه غذای خوشمزه بپزه، شروع میکنه به اخم و تخم کردن، عقده‌های بیست، سی سال پیشو وا کردن، دائم به مامانم میگه تو همیشه فرق میذاشتی، اشک مامانمو در میاره، مامانم خودشو میزنه میگه من فرق نمیذارم، همتون برای من یکی هستید، بعد بهش پول میده، براش خرید میکنه و این خواهر من هم به هدفش میرسه، و تقریبا آروم میگیره. 

من الان با کسی وارد رابطه شدم، پارتنرم آدمیه که واقعا همه جوره حواسش به من هست، اصالت داره، خانواده درستی داره، شخصیت سالمی داره، ما هر جا با هم میریم،  تفریح، شام، کوه، پارک مسافرت، خواهرم باهامون میاد، خرج و مخارج همش با پارتنر منه، حتی بخاطر راحتی من کلی لوازم برای خونه میخره،  اما به محض اینکه پارتنرم میره و دور و بر نیست، شروع میکنه ازش عیب جویی کردن، بدگویی کردن، نمیدونم چشه واقعا؟ با اینکه خودشم وارد یه رابطه شده و اون آقا خیلی محترمه، خیلی ام به خواهرم میرسه، 

ولی از رابطه گرم من و پارتنرم حالش بد میشه، همش قیافشو یه جوری میکنه، مثل شکلک درآوردن، اخم کردن، 

من اگر پیج فروشگاهی بزنم میگه برای منم بزن، اگر هر کاری انجام بدم یا میگه برای منم انجام بده یا مخفیانه میره همون کارو انجام میده، 

من ناراحت میشم از تمام این رفتارهاش، ضعف شخصیتی تا چه حد آخه؟ چرا منو دوست نداره مثل یه خواهر؟  چرا دلسوزانه نیست رفتارش؟

اصلا چرا من اینقدر ضعیف کردم خودمو که بخوام تحقیرهای یه نفرو تحمل کنم؟ 

 

دزدی‌های که از صندوق می‌کرد رو من ۱۰۰ بار حس کردم، اما به چشم ندیدم، بارها به روش آوردم اگر پول می‌خوای باید به من بگی، من بهت میدم. باید مشخص باشه چقدر بر میداری؟ اما بازم نمیگه و بی اجازه بر میداره، 

یه بار هم پارسال  پارتنرم به من توی کار کمک کرد و با خواهرم مشغول فروش بودن، از اونجایی که خواهرم خودش رو خیلی زرنگ میدونه و بقیه رو احمق، وقتی پارتنرم سرش گرم کار بوده، خانم مشغول دزدی بوده که پارتنرم متوجه میشه و بهش میگه چرا این کارو میکنی؟ خواهرم قسمش میده تو رو خدا به حسنا نگو، پارتنرم میگه : باشه به حسنا نمیگم اما به من گفت و ازم خواست به روش نیارم. تا الانم به روش نیاوردم. دیروزم داشت دزدی می‌کرد تا منو دید دس پاچه شد و در واقع حضور من باعث شد جلوی دزدیش گرفته بشه. 

مریم جون هر کس دیگه ای بود یه لحظه هم با آدم خیانتکار زندگی نمیکرد، امیدوارم خدا کمکم کنه و بتونم یه روزی برای خودم زندگی کنم و دیگه ریختشو نبینم. ایشون خواهر نیست اصلا فقط ادعاشون داره، من یه خواهر دیگه هم دارم، شهرستان زندگی میکنه، زحمتکش، مهربون و دلسوزه، اما این خواهرم به شدت خودشیفته‌ست و اجازه هر رفتاری رو نسبت به هر کسی به خودش میده، 

امیدوارم حق مطلب رو گفته باشم.

یه دنیا ممنونم ازت که منو شنیدی، دست مهربونتو از دور میبوسم. 😘🙏

۱۴۰۱/۰۶/۲۳، ۰۹:۴۴
https://forum.radiobina.net/public/new/img/user-square.svg
radiobina
عضویت : ۱۳۴۸/۱۰/۱۱
تعداد پست: 0

حریم و مرز بیشتری بین خودت و خواهرت بگذار، اجازه نده تحت عناوینی مانند خواهر و... تحت باجگیری عاطفی قرار بگیری. اگر اشتباهی مرتکب شده باهاش درمیون بگذار چون اگر تبعات اشتباه را نبینه، قطعا تکرار میکنه. به نظر من نه تنها خواهر، بلکه با دیگران هم مرز بگذار، لزومی نداره دیگران از جزییات رابطه ما مطلع باشن ، استقلالت را بیشتر کن

۱۴۰۱/۰۶/۲۳، ۱۴:۴۷
https://forum.radiobina.net/public/new/img/user-square.svg
tahavol210
عضویت : ۱۳۴۸/۱۰/۱۱
تعداد پست: 2

باجگیری عاطفی، چه جالب، دقیقا همینطوره وضعیت من، چشم حتما. 

من اشتباهاتش رو بارها و بارها بهش گفتم، وقتی بهش میگم جری تر میشه، بقول معروف پرروتر میشه یا کلا میگه دروغ میگی و به شدت انکار میکنه، گریه میکنه و نمیذاره باهاش حرف بزنم. اصلا هیچ وقت نمیشه باهاش حرف زد چون خیلی سریع عصبی میشه و واکنش تند نشون میده و گریه میکنه و مظلوم نمایی شدید میکنه. 

ممنونم مریم جون از توجه شما💞

در رابطه با حسادتش چیکار کنم؟ 

۱۴۰۱/۰۶/۲۳، ۱۵:۰۱
https://forum.radiobina.net/public/new/img/user-square.svg
رادیو بینا
عضویت : ۱۳۴۸/۱۰/۱۱
تعداد پست: 0

در مورد حسادت خواهرتون به صورت کلی باید بگم که ممکنه ایشون ترس از دست دادن شما را داشته باشن خصوصا زمانی که رابطه خوب شما را با پارتنرتون ببینن،اینکه این رابطه باعث ایجاد فاصله بین شما و پارتنرتون میشه یا در مورد مادرتون هم به همین صورته، من از روی ظاهر داستان این احتمال را میدم که ترس از دست دادن در ایشون زیاد هست و برای اینکار به هر ابزاری چنگ میندازه. در مورد این مساءل سعی کنید به جای اینکه به ایشون برچسب حسود را بزنید، در مورد احساسی که دارید باهاش صحبت کنید. نکته دوم اینه که سعی کنید کمی از مشکلاتتون را هم براش توضیح بدید و در ایشون احساس همدلی ایجاد کنید، بیشتر افراد خصوصا کسانی که ما در مورد بیان احساساتمون باهاشون راحت نیستیم، ممکنه فقط ظاهر زندگی مارو ببینن و فکر کنن چقدر همه حالشون خوبه و اونها بدشانس هستن، پس بهتره ایشون کمی از چالش های طبیعی زندگی شمارو هم بدونن، و کمتر در مورد جزییات رابطه تون و یا زندگی شخصیتون صحبت کنید.همچنین جنبه هایی که اشون موفق عمل کردن را براشون یاداوری کنید و ایشون را متوجه نقاط قوتش کنید. هرگز از کلمه شما استفاده نکنید و ایشون را متهم نکنید، بهترین تکنیک اینه که از ضمیر من استفاده کنید، برای مثال خواهرم تو بیشتر از هر شخص دیگه ای به من نزدیک هستی، یک خواهر میتونه بهترین رفیق ادم باشه اما وقتی این رفتارها را میبینیم من احساس میکنم که تو .... درواقع از ضمیر من بیشتر استفاده کنید و بگذارید بیشتر متوجه احساسات خود شما باشه، از متهم کردن ایشون به حسادت جدا خودداری کنید، سعی کنید ببینید که چه خلا و کمبودی در زندگی ایشون هست که باعث چنین احساسی در خواهرتون میشه.نکته خیلی مهم دیگه اینه که رفتار و واکنش های ایشون را پیش بینی کنید، تا الان اتفاق های زیادی افتاده که به یک پیش بینی رسیدید اینکه ایشون در چه موقعیت هایی چگونه رفتار میکنه، با پیش بینی اون موقعیت ها، خودتون را مجددا در اون موقعیت ها قرار ندید و به نوعی دست به ضد حمله بزنید. به جای کدورت سعی کنید اینبار ارتباط موثر برقرار کنید و شرایطی را ایجاد کنید که خواهرتون سر صحبت را باز کنه و باهاتون درد دل کنه.

در پاسخ به:

باجگیری عاطفی، چه جالب، دقیقا همینطوره وضعیت من، چشم حتما. 

من اشتباهاتش رو بارها ...

۱۴۰۱/۰۶/۲۴، ۰۷:۲۴
https://forum.radiobina.net/public/new/img/user-square.svg
elahe
عضویت : ۱۳۴۸/۱۰/۱۱
تعداد پست: 0

سلام عزیزم 

گفتنی ها رو مریم جانه عزیزم کامل گفتند 

گاهی افراد سمی ،نزدیک ترین عضو خانواده ما هستند ، اما از خودت بپرس چه چیزی در درون من هست که باعث میشه خواهرم تمام حس های منفی منو بکشه بیرون و عصبانی و متنفر باشم؟؟؟

خواهرم با این رفتارهاش چه درسی رو میخواد به من بده؟ جهان هستی با گذاشتن خواهرم در مقابلم چیو میخواد به من بگه ؟؟؟ چه پیامی برای من داره 

کمی در خلوت و سکوت فکر کن جوابت رو صد در صد میگیری

 

علاوه بر اون باید بتونی حرکت هر لحظه خواهرت رو بخونی و برای حرکات و رفتارش یه راهکار پیدا کنی 

مخصوصا در برابر واکنش‌های احساسیش که سعی میکنه شمارو تحریک کنه 

و صد در صد در فکرت باشه برای مستقل شدن وقتی قدرتت بیشتر شد میتونی به راحتی مسیرت رو جدا کنی ازش

موفق باشی عزیزم

۱۴۰۱/۰۷/۲۹، ۱۹:۲۰

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید
کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات انجمن درد دل رادیو بینا می باشید
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
پر بازدید ترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز