سلام ثبات نداشتن تو رابطه از کجا میاد؟؟ یه سری وقتا آیندمو باهاش میبینمش خوشحالم که دارمش و یه سری وقتا با خودم میگم ما باهم آینده ایی نداریم باید همین روزا بگم از هم جدا شیم من آدم تعهد داشتن نیستن من همون آدم آزاد قبلو میخوام و... این از کجا میاد چرا اینجوریم؟ یه سری وقتا میخوام دنیا نباشه اون باشه ولی یه سری وقتا اینجوریه که نمیخوام تو رابطه باشم میخوام مثل قبل بدون هیچ مسئولیتی باشم خسته شدمو.. شاید دلیلش اینه وابستهم بیشتر بهش تا علاقه نمیدونم میشه کمک کنین
درود بر شما ممنون كه با راديو بينا مطرح كرديد این حالت دوگانهای که توی رابطهات تجربه میکنی، یه نشونهست. نه از ضعف، بلکه از تعارض. مغز ما بهطور طبیعی دنبال امنیت و صمیمیته (یعنی همون حس بودن با کسی، آینده داشتن)، ولی در عین حال دنبال آزادی و استقلال هم هست. این دو تا نیاز متضادن، ولی هر دو واقعیان. وقتی این نیازها توی تعادل نباشن، دچار تردید، خستگی یا حتی دلزدگی میشیم. اون بخش ازت که میخواد رابطه رو رها کنه، شاید دنبال بازیابی هویت فردیته. شاید حس میکنی که زیادی درگیر شدی، یا مثل خودت گفتی، “بیشتر وابستهای تا عاشق”. وابستگی از ترس میاد، عشق از آزادی. و وقتی رابطهای از حالت انتخاب به حالت نیاز تبدیل بشه، مغز هشدار میده. ممکنه ذهن ناخودآگاهت، تجربههای قدیمیتر از روابط یا محیط خانواده رو بازسازی کنه. مثلاً اگه قبلاً تعهد یا نزدیکی با آسیب همراه بوده، مغزت ناخودآگاه داره فرار میکنه از تکرار اون درد. به همین دلیله که یه روز عاشقی، یه روز فراری. یه پیشنهاد واقعی؟ قبل از تصمیم گرفتن برای موندن یا رفتن، باید اول با خودت بشینی. دقیق ببینی که چی باعث تردیداته. آیا واقعاً به این آدم علاقه داری یا به حس دیده شدن؟ آیا خستگیات از رابطهست یا از بیتعادلی درون خودت؟ شاید لازم باشه از یه رواندرمانگر کمک بگیری تا بتونی این بخشهای متضاد درونتو بشنوی، بدون قضاوت. و یادت باشه: هیچکس «آماده تعهد» به دنیا نمیاد. اینو یاد میگیریم. با شناخت، با تمرین، و با رشد شخصی توصيه ميكنم دوره رايگان الفباى مغز در روابط را از راديو بينا طى كنيد https://radiobina.net/workshops/7/unraveling-the-brain-relationship-dynamic
نظرات
دیدگاهتان را بنویسید