تعارض ذهن و واقعیت

درود بر شما. واقعیت اینه که بیشتر ما دچار چنین احساساتی میشیم، یعنی برای فرار از واقعیت موجود، سعی میکنیم از طریق تحریف ذهن، واقعیت را دستکاری کنیم. همه ما یک دنیای ایده ال در ذهنمون داریم و میشه گفت برای ساخت این دنیای ایده ال هست که تلاش میکنیم، پس در وهله اول اون دنیای ایده ال ذهنی یک انگیزه و میشه گفت ساختاری هست که ما در طی زمان از طریق والدین، رسانه ها، مدارس و ویديوها و مطالبی که میبینیم و میشنویم، در ذهنمون میسازیم. این دنیای خیالی درواقع انگیزه برای بقای ماست، مثل یک معلم چوب به دستی میمونه که توی کارهامون بهمون درست و غلط را نشون میده، بالای سرمون ایستاده که کجا باید اصلاح بشه و کجا نیاز به تغییر داره. اما مشکل اونجاست که ما نباید اجازه بدیم که این دنیای خیالی و درواقع ایده ال ذهنی، مانع دیدن حقیقت بشه. دلیل اینکه شما به پرخوری، خودارضایی و .. روی اوردید، فرار از واقعیته، یک جورایی تحمل دیدن واقعیت موجود را ندارید. اما این کارها صورت مساله را براتون پاک میکنه و یک مدت شمارو از واقعیت دور میکنه. بهتره دیدگاهتون را راجع به واقعیت کمی متعادل کنید. مثلا در این زمینه تغییر بینش میتونه کمکتون کنه، اینکه دنیا و ادمهاش قرار نیست همیشه مطابق میل من پیش بره، درواقع دنیا مثل یک میدون مبارزه ست، یک ارگان زنده و کاملا هوشمند که در این سیستم اونهایی که با واقعیت مواجه میشن و برای بهتر کردنش اقدام میکنن، شانس بقا دارن. برای اینکه دچار خطای ذهنی نشید، در هر موقعیتی دنبال مستندات و شواهدی باشید که دیدگاه شمارو ثابت کنه. مثلا اگه فکر میکنید یک فردی عاشق شماست، و این ایده ال ذهنیتونه، توی یک ورق کاغذ دلایلی که کاملا مستند باشه را بنویسید. اینطوری متوجه میشید دارید با واقعیت زندگی میکنید یا خیال های ذهنی. برای ایده ال های ذهنی تلاش کنید، اما تا مدرک درست پیدا نکردید، به خیالها و افکارتون بال و پر ندید.