سلام وقت بخیر ببخشید من احساس ضعف زیادی دارم توی روابطم و بیشترین چیزی که منو ازار میده و همیشه به فکرم میاد اینه که چرا در گذشته جواب انتقاد ها و توهین های دیگران رو ندادم انگار نمیتونم خودمو ببخشم هر چقدرم نوشتم راجبش که خودمو درک کنم نمیشه و درمورد انتقاد های درونیم نوشتم دلیل اوردم ولی بازم فکرش به سراغم میاد و خشمگینم میکنه
تله هایی که دارم طرد اجتماعی وابستگی کمبود عاطفی محرومیت هیجانی الان دچار اضطزاب شدم و بدتر از قبل و کمتر میتونم به انتقاد ها جواب بدم
سلام روی یک ورق کاغذ بنویسید بیشتر چه انتقادی حالتون را بد میکنه و بعد دلیلش را بنویسید براتون مثال بزنم همسرم به من میگه تو خیلی بی نظمی من در جواب بهش میگم نه اصلا اینطور نیست من یک زن شاغلم و تو هم باید به من کمک کنی این نقد منو خیلی عصبانی میکنه چرا؟ چون اون هم باید تو کار خونه کمک کنه این حرفش خیلی پررویی هست شاید بد هم نگفته، من یک خرده بی نظمم، از بی نظمی خودم حرصم درمیاد دست اورد این نقد برای من چیه؟ شاید بهتره کمی منظم باشم عزیزم سوالاتی که در این تمرین نوشتم را به همین صورت بنویس و برای تک تک نقدها استفاده کن بعد برام بنویس چه چیزی در مورد خودت متوجه شدی
نظرات
دیدگاهتان را بنویسید